
آناکارنینا | لئون تولستوی | مترجم: مشفق همدانی | انتشارات امیرکبیر
متاسفانه این کالا در حال حاضر موجود نیست. میتوانید از طریق لیست بالای صفحه، از محصولات مشابه این کالا دیدن نمایید.
مشاهده محصولات مرتبطدرباره رمان آناکارنینا اثر لئو تولستوی
رمان "آنا کارنینا"، یک رمان عاشقانه و ماندگار از لئو تولستوی، نویسنده شهیر روس است. این شاهکار ادبی که در سال ۱۸۷۸ به چاپ رسید، جایگاهی رفیع در میان برترین رمانهای تاریخ ادبیات جهان دارد.
تولستوی در این اثر، به روایت عشقی ممنوعه و سرانجامی ناگوار میپردازد، اما "آنا کارنینا" فراتر از یک داستان عاشقانه است و آنقدر اثر فاخر و بزرگی است که نمیتوان آن را به سادگی در قالب کلمات، و یا حتی مقالات توصیف کرد.
اگرچه "آنا کارنینا" در سال ۱۸۷۸ به صورت کتاب منتشر شد، اما پیش از آن، از سال ۱۸۷۵ تا ۱۸۷۷ به شکل پاورقی در یک نشریه ادواری به چاپ میرسید.
این اثر، حکایتی متفاوت از عشق را روایت میکند، عشقی ممنوع که پایانی خوش ندارد. داستانی که بارها در آثار نویسندگان مختلف تکرار شده است، اما قلم توانای لئو تولستوی، با ظرافت و دقت بینظیرش، تفاوت چشمگیری را در این رمان عاشقانه ایجاد کرده است.
داستان کتاب حول محور رابطه عاشقانه بین "آنا"، زنی از طبقه اشراف، و "کنت ورونسکی"، افسر جوان و جذاب، شکل گرفته است. آنا، که با همسر و فرزندش در سنپترزبورگ زندگی میکند، به درخواست خواهرشوهرش، "داریا الکساندرونا"، به مسکو سفر میکند تا برادرش، "استپان آرکادیچ"، را از رابطه نامشروعش با یک معلم فرانسوی بازدارد. اما در این سفر، آنا خود گرفتار عشقی ممنوع میشود و با ورونسکی آشنا شده و به او دل میبازد. ورونسکی برای آنا نمادی از آرزوها و جبران ناکامیهای زندگی مشترکش است. این دلباختگی، آنا را از باورها و اصول پیشین خود دور کرده و در نهایت، منجر به آوارگی و مهاجرت او و ورونسکی به ایتالیا میشود. آنا حتی از فرزند خردسالش نیز دل کنده تا به عشقی که به آن باور دارد، وفادار بماند.
تولستوی، به عنوان نویسندهای صاحبنظر، نگاهی چندبعدی و منصفانه به مسائل دارد. او با پرداخت دقیق و موشکافانه به جزئیات و صحنهها، سبک خاص خود را به نمایش میگذارد. در لایه های زیرین این داستان عاشقانه، تولستوی به طرح مسائل فلسفی، نقدهای اجتماعی و دغدغههای فکری خود میپردازد و در جستجوی پاسخهایی برای پرسشهای بنیادین زندگی است. در کنار داستان عاشقانه آنا، رمان به روایت زندگی "کنستانتین لوین"، مردی ثروتمند و صاحب املاک بسیار، نیز میپردازد که بسیاری او را شخصیتی مشابه خود تولستوی میدانند.
رمان "آنا کارنینا" دارای دوازده شخصیت اصلی است و پیچیدگیهای معمول آثار روسی در آن به چشم میخورد. اما جذابیت بینظیر و جهانی که تولستوی در این شاهکار عاشقانه خلق کرده، مخاطبان را در طول نسلها و قرنها و با دیدگاههای گوناگون، با خود همراه میسازد. این جذابیت از همان جمله ابتدایی کتاب آغاز میشود که میگوید: «خانوادههای خوشبخت همه مثل هم هستند، اما خانوادههای بدبخت هر کدام بدبختی خاص خود را دارند.»
تولستوی با تمام توان ادبی و فکری خود، "آنا کارنینا" را به عنوان یکی از مهمترین و برجستهترین نمونههای رئالیسم روسی خلق کرد. نگاه منتقدانه و بی پرده او حتی باعث بروز مشکلاتی با دبیر نشریهای شد که "آنا کارنینا" ابتدا در آن به چاپ میرسید. تولستوی مانند سایر غولهای ادبیات روسیه، از الکساندر پوشکین الهام گرفته و در خلق این رمان نیز از او تأثیر پذیرفته است. "آنا کارنینا" از زمان انتشار تا به امروز، تحسین و تمجید بسیاری را برانگیخته است. نویسندگان بزرگی چون داستایوفسکی، فاکنر، توماس مان و ناباکوف این رمان را ستودهاند و از آن تأثیر پذیرفتهاند. به جرأت میتوان گفت هیچ فهرستی از رمانهای مهم، تأثیرگذار و پرطرفدار وجود ندارد که نام "آنا کارنینا" در آن نیامده باشد.
تاکنون اقتباسهای فراوانی در قالبهای مختلف هنری از این اثر صورت گرفته است، از فیلم و تئاتر گرفته تا رقص. یکی از مهمترین اقتباسهای سینمایی این رمان، فیلم "آنا کارنینا" به کارگردانی جو رایت انگلیسی است که در سال ۲۰۱۲ اکران شد و با استقبال گسترده تماشاگران روبرو شد و جوایز بسیاری را نیز از آن خود کرد.
درباره نویسنده
لئو تولستوی با اسم کامل لئو نیکلایویچ تولستوی (زاده ۹ سپتامبر ۱۸۲۸، درگذشته ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰)، متفکر، عارف و نویسنده برجسته روسی، به عنوان یکی از بزرگترین رماننویسان تاریخ ادبیات جهان شناخته میشود.
او که بارها نامزد دریافت جوایز نوبل ادبیات و صلح بود، هرگز موفق به کسب این افتخارات نشد.
تولستوی خالق آثاری جاودانه چون "جنگ و صلح" و "آنا کارنینا" است که همواره در فهرست برترین رمانهای جهان جای دارند. او در روسیه از محبوبیت فراوانی برخوردار است و برای تجلیل از او، سکه یادبود طلایی ضرب شده است. تولستوی در دوران زندگی خود، فردی مشهور و در عین حال سادهزیست بود.
خانواده تولستوی از اشراف قدیمی و مشهور روسیه بودند که نسب خود را به نجیبزادهای افسانهای به نام ایندریس میرساندند.
لئو تولستوی در سال ۱۸۴۴ در رشته زبانهای شرقی دانشگاه قازان ثبت نام کرد، اما پس از سه سال، در سال ۱۸۴۶، رشته خود را به حقوق تغییر داد. او قصد داشت با فراگیری دانش حقوق، به وضعیت نابسامان ۳۵۰ کشاورز روزمزد که پس از فوت پدر و مادرش به او سپرده شده بودند، رسیدگی کند و با بهبود کشاورزی، رنج آنان را پایان دهد.
در سال ۱۸۴۷، تولستوی تحصیل در دانشکده حقوق را رها کرد و به زادگاهش بازگشت. در سال ۱۸۵۱، به ارتش پیوست و به منطقه قفقاز که به تازگی به تصرف روسیه درآمده بود، اعزام شد.
در تابستان همان سال، نخستین اثر خود، "کودکی" را به رشته تحریر درآورد که سال بعد در مجله معاصر به چاپ رسید.
پس از انتشار این اثر، او چند داستان کوتاه دیگر نیز نوشت که در آنها بیشتر به جنبههای تاریک و سیاه جنگ پرداخته شده بود.
لئو تولستوی پس از ترک ارتش، مدتی را در پاریس گذراند و بخش زیادی از ثروت خود را در قمار از دست داد. پس از بازگشت به روسیه، دریافت که حرفه اصلی او تعلیم و تربیت است. به همین دلیل، علاوه بر نگارش آثار تربیتی بسیار، مدرسهای نیز برای کودکان فقیر تأسیس کرد.
لئو تولستوی در ۳۴ سالگی نوشتن رمان "جنگ و صلح" را آغاز کرد که شش سال به طول انجامید. این رمان، تصویری دقیق از جامعه روسیه در قرن نوزدهم را به نمایش میگذارد. او در این اثر، دوران جنگهای ناپلئون و به ویژه حمله ناپلئون به روسیه، آتش سوزی مسکو، و عقب نشینی و شکست ارتش مهاجم را به تصویر کشیده است.
به گفته خود تولستوی، رمان "آنا کارنینا" نخستین رمان واقعی او و یک داستان حماسی منثور است. این اثر، داستانی پر فراز و نشیب از عشق، ناامیدی و شکست را روایت میکند.